به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از دنیای اقتصاد؛ بورس این روزها شاید حتی بیش از بورس هفتههای اخیر متلاطم و ناآرام بهنظر برسد. این روزها بازار سهام در حالی عمر خود را سپری میکند که تنها ظرف چهار روز یک نوسان دودرصدی و دو نوسان نزدیک به یکدرصدی داشته است. همین امر نشان میدهد که با درنظر گرفتن چشمانداز موجود از ریسکهای جهانی و داخلی شاید لازم باشد که سرمایهگذاران با احتیاط بیشتری به سرمایهگذاری بپردازند و اگر توانایی ماندن در این بازار پر ریسک در چارچوب سرمایهگذاری مستقیم را ندارند، به سمت گزینههای امنتری نظیر سرمایهگذاری غیرمستقیم بروند.
تناقض در رفتار
بازار سهام در روزهای گذشته سمت و سویی پرنوسان داشته است، درحالیکه نخستین روز معاملاتی هفته گذشته در شرایطی آغاز شد که هیجان فروش قالبشده بر این بازار توانست افتی ۲درصدی را رقم بزند، در دو روز معاملاتی بعد شاهد آن بودیم که رویکرد منفی سرمایهگذاران در این بازار جای خود را به رویکردی مثبت داد و سبب شد تا افزایشهای بعدی حدودا ۴/ ۱درصد از ریزش قبلی را طی دو روز بعدی جبران کند، با اینحال از همان روز چهارشنبه معلوم بود که این دو روز صعودی نتوانسته طعم تلخ ریزشهای قبلی را به کام سهامداران و فعالان این بازار شیرین کند.
سرمایهگذاران در شرایطی روزهای منتهی به هفتهجاری را گذراندهاند که تقریبا تمامی جریانهای اثرگذار بر روند معاملات در طول این مدت به مانند هفتههای قبل از آن منفی و در نتیجه دارای پیامدهای کاهشی برای این بازار بوده است. بررسیها نشان میدهد که سرمایهگذاران در روزهای منتهی به شنبه اگرچه در بسیاری از نمادها مفروضات تحلیلی مثبت خود را کنار نگذاشتهاند اما به پیروی از فضای عمومی بر طبل فروش سهام کوفتهاند و سببشدهاند تا بازار در این مدت سمت و سویی کاهشی داشته باشد.
در همین راستا طی روز گذشته نیز شاخصکل افتی ۱۶/ ۱درصدی را بهثبت رساند و به سطوح پایینتر رهنمون شد، با اینحال همچنان بخش مهمی از کارشناسان بازار بر این باور هستند که به سبب پایینبودن P/ E های تحلیلی بازار در سطح ارزندگی قرار دارد و چندان معقول نیست که سهام در این موقعیت فروخته شوند. چنین محتوایی تقریبا در تمامی روزهای تابستان گذشته در گفتوگوها و یادداشتهای کارشناسان بازار سهام تکرار شده است، با اینحال کمتر کسی تاکنون برآن شده تا در شرایط کنونی از سطح تحلیلهای بنیادی بگذرد و بازار را از نگاه رفتاری نگاه کند.
آسیبهای اقتصاد دستوری
بورس در شرایطی این روزها را سپری میکند که تاکنون ریسکهای گوناگونی سد راه آن قرار گرفته است. از یکسو اقتصاد جهانی رو به افول گذاشته و برخی بر این باور هستند که بحران اقتصادی که خود را در قامت تورم نمایان کرده، میتواند در شرایط کنونی به رکودی جدی منتهی شود و از سویی دیگر بلاتکلیفی در مساله برجام سرمایهگذاران را برای خوشبینشدن به آینده ناامید کرده است. از شر همه اینها هم اگر خلاص شویم برخی از کارشناسان بر این باور هستند که در وضعیت فعلی بازار بازهم مجال چندانی برای رشد نخواهد داشت.
این دسته از سرمایهگذاران بر این باور هستند که ضربات پیدرپی واردشده در چارچوب نگاه حاکم بر اقتصاد در شرایط فعلی مانع از آن شده است تا سرمایهگذاران حتی با فرض نبودن ریسکهای دیگر رغبت کافی برای حضور در چرخه معاملات بازار سهام داشته باشند. پافشاری بر اقتصاد دستوری و پیمودن مسیرهای نابجا در ورطه حکمرانی اقتصادی کشور نهتنها این روزها بسیاری از مردم عادی را برای پیوستن به بازار کسبوکار نا امید کرده، بلکه آنها را از سرمایهگذاری در بازار سهام نیز بازداشته است.
این بازار در حالی هفتههای جاری را پشتسر گذاشته که بهرغم کاهش مداخلات در اقتصاد از سوی دولتمردان طی یک سالاخیر و روشن شدن بسیاری از رویههای قیمتگذاری هنوز هم ترس قبلی بر سر بازارها سایه انداخته و آنها جرات کافی برای عرضاندام در قامت خریدار را ندارند، مخصوصا در شرایط فعلی که همچنان زخم سر بازکرده در سال۹۹ به قوت خود باقی است و اثر جدی بر رفتار سرمایهگذاران در بازار سهام دارد.
چه باید کرد؟
حال با بررسی شرایط پرتلاطم کنونی این سوال پیش میآید که چه باید کرد؟ بررسیها نشان میدهد که در وضعیت فعلی با توجه به افزایشهای پیدرپی نرخ بهره در اقتصادهایی نظیر آمریکا و احتمال رکود در اقتصاد چین که همچنان پا برجا است، احتمال وقوع رکود در سطح جهانی بسیار بالا است، با اینحال مشکل اصلی این است که از سویی دیگر ما نمیدانیم که برجام در نهایت چه فرجامی خواهد داشت، درحالیکه برخی همچنان بر این باور هستند که رفتن به سمت یک توافق مختصر برای طرفین برنامه جامع اقداممشترک همچنان پا برجا است، برخی دیگر گمان میکنند که از اساس شانس دستیابی به یک توافق دیگر به صفر رسیده است.
به هر حال این موضوع در آینده هرچهرهای که از خود به نمایش بگذارد بدیهی است که فعلا نمیتواند برای سرمایهگذاران روشن باشد. بررسیها نشان میدهد که در شرایط فعلی که نوسان قیمت در بسیاری از گروهها بالا است شاید بهتر باشد که برای برونرفت از شرایط فعلی چارهای اندیشیده شود.
در این میان اگرچه وزن طرفداران حمایت دولتی دیگر به مانند سال۹۹ زیاد نیست با این حال این شبهه وجود دارد که در برخی از روزها سبزپوشی تابلوی معاملات بورس ناشی از تداوم نگاه موجود در همین عده است، با این حال بهنظر میآید که نوسانهای یادشده بیش از آنکه دستوری باشد، ناشی از افزایش بیش از حد نااطمینانیها در شرایط فعلی است.
بر این اساس بیراه نیست اگر بگوییم که در وضعیت کنونی شاید بهتر باشد که سرمایهگذاران در سطح خرد بیشتر جانب احتیاط را نگه دارند و بهجای سرمایهگذاری مستقیم به سمت صندوقهای قابلمعامله بروند. بررسیها نشان داده که اگرچه ریسک سرمایهگذاری در صندوقهای در سهام به شیوه مذکور ناچیز نیست اما دستکم از سرمایهگذاری مستقیم بهخصوص برای مردم عادی بسیار مدیریتشدهتر است.
از سویی دیگر این گزینه نیز وجود دارد که سیاست سنتی سرمایهگذاری بلندمدت در شرایط فعلی به شرطی که شخص درگیر احساسان آنی نباشد، پیگرفته شود. بررسیها نشان داده که در صورت انتخاب گزینه درست سرمایهگذاری از سوی فعالان بازار همچنان میتوان برای آینده گرفتن سود مجمع بر روی این بازار حساب بازکرد. با این حال برای افرادی که نمیدانند استراتژی پیشروی آنها در این بازار چیست با توجه به تلاطم اوضاع شاید حتی بیرونرفتن از چرخه معاملات نیز چندان غیرعاقلانه نباشد.
در این میان اما عدهای نیز هستند که در وضعیت فعلی هم از تجربه کافی برای حضور در روزهای سخت بازار برخوردار هستند و هم دانش کافی را در این مسیر اندوختهاند. طبیعتا برای افرادی که در این زمره قرار میگیرند میتوان رویکردی متفاوت را متصور بود. اینطور که بهنظر میآید اگرچه بازار پرنوسان برای بیشتر مردم بازار خوشایندی نیست، اما برای آن دست از سرمایهگذاران ریسکپذیر که میل به حضور مداوم در این بازار دارند، شاید وضعیت بدی هم نباشد، از اینرو افراد مذکور میتوانند با درنظرگرفتن ریسکهای موجود به حضور در بازار سهام ادامه داده و حتی در صورت نیاز با استفاده از ابزارهایی نظیر فیلترنویسی و تقبل ریسک بیشتر به انجام معاملات کوتاهمدت در بازار بپردازند.
نظر شما